پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

پارسا پسر پاییزی من

پوشک گیرون

همیشه اسم پوشک گرفتن که میومد خیلی می ترسیدم ،فکر می کردم باید خیلی سخت باشه و خیلی طول بکشه ،با همه ترس و لرزی که داشتم بعد از تحقیقات فراوان بالاخره بهمن ماه 92 که پارسا 2 سال و 2 ماه داشت ،استارتسش رو زدم. روز اول نیم ساعتی یه بار می بردمش دستشویی ولی وسط این فاصله هم خودش رو خیس می کرد ،تا شب تمام شلوارهاش خیس کرده بود و شسته بودم و دیگه شلوار خشک نداشت ،دیدن این همه شلوار خیس خیلی ناامید کننده بود ولی روز بعد خیلی بهتر شده بود و آمار شلوار های خیس شدیدا کم شده بود و روز به روز بهتر می شد تا اینکه خوردیم به اسباب کشی ،چون دیگه فرصت زود به زود دستشویی بردنش رو نداشتم دوباره پوشکش کردم تا یه 2 ،3 هفته ای بعد دوباره بازش گذاشتم و انگار ه...
29 ارديبهشت 1393

سومین بهار ...بهار 1393

اولین بهار ...بهار 91 . . . دومین بهار ...بهار 92 . . . سومین بهار ...بهار 93   دومین ها هم تمام شدن  و دیگه امسال سومین سالی هست که این مرد کوچولوی مامان کنار مامان و باباش بهار رو جشن می گیره ایشالا همیشه سالم باشی عزیز مامان     ...
7 ارديبهشت 1393

این روزهای ما

بعد از 2 ماه و اندی سلاممممممممم غیبت این مدتم تقریبا موجه هست ... آخرای  بهمن ماه خونمون جابجا شد ...پارسا با اون اتاق خوشگلش که مامان براش درست کرده بود خداحافظی کرد ،یاد 2 سال و نیم پیش بخیر ، آخرای 8 ماه بودم که با شکم قلمبه می رفتم روی چهار پایه و اون خرسه رو روی دیوار اتاقش کشیدم ،یادش بخیررر   البته برای پارسا که خیلی هم بد نشد ،چون اینجا با مامان جون و دایی و عمه ش همسایه شدیم و از صبح مرتب خونه مامان جونه ،شب برای خواب هم به زور باید بیارمش خونه   بعد از اون هم که درگیر چیدن وسایل بودم و بعدم که کارهای عید و دید و بازدید های عید و ...تا الان که یه کم اوضاع آروم شده و کارها کمتر و فرصت پیدا کردم بیام اینجا...
1 ارديبهشت 1393
1